عشق من....

انزلی چی آبای

چه در دل من ، چه در سر تو
من از تو رسیدم ، به باور تو
تو بودی و من ، به گریه نشستم برابر تو
به خاطر تو ، به گریه نشستم بگو چه کنم
نه بی تو سکوت ، نه بی تو سخن
به یاد تو بودن ، به یاد تو من
ببین غم تو ، رسیده به جان و دمیده به تن
ببین غم تو ، رسیده به جانم بگو چه کنم
با تو ، شوری در جان
بی تو ، جانی ویران
از این ، زخم پنهان می میرم
نامت ، در من باران
یادت ، در دل طوفان
با تو ، امشب پایان می گیرم



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در یک شنبه 24 بهمن 1389برچسب:,ساعت 1:32 توسط abay0181| |


Power By: LoxBlog.Com