عشق من....

انزلی چی آبای

بالهای پروازم را چیدند و آسمان آبی را بر من ارزانی داشتندء اینک من


آن عاشق همیشگی آسمان و پرواز از پریدن بیم دارم میدانم که که

دیگر هر گز مرا یارای بال گشودن در آبی اسمان تمناها نیست اما

وسوسه ی رفتن و رها شدن رهایم نمیکند مرغکی بودم اسیر دام

صیاد و در قفسی طلائی نگاهم همیشه به دوردست ها بود آنسوی

اندیشه های بسته آن سوی این همه محدودیت.....جائی نزدیک

رویای شیرین به تو پیوستن ....حالا مرا بنگر!


بال پروازم را چیدند و آسمانی را را به من بخشیدند که محالی

بیش نیست.....

شاید باید باز هم صبر پیشه کرد امید به پرواز زیباترین رویای ذهن

آبی رنگ کبوتر سپید بال است...رسیدن شاید همیشه نهایت

نیست اما پرواز تمامی دنیای کبوتر است حتی اگر بی پر و بال باشد ..

با آن قلب مهربان آسمانیت ای دریائی برایم دعا کن




نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در جمعه 22 بهمن 1389برچسب:,ساعت 17:8 توسط abay0181| |


Power By: LoxBlog.Com